چرا خداوند، عیسی را پسر خطاب کرد؟ (نوشته نوری)

  ۱۳ دِسامبر ۲۰۱۴

درمورد اینکه آیا عیسی پسر خداوند است یا اینکه چرا خداوند عیسی را پسر خطاب کرد سخنان زیادی گفته شده .
در اینجا صرف موضوع را از نظر زبان شناسی تحت مطالعه قرار میدهیم. پیش ازینکه روی این موضوع صحبت نماییم نکات چندی را قابل یاد آوری میدانم.
همه میسحیان براین توافق دارند که کتاب مقدس به زبان های عبرانی و یونانی البته با الهام از روح القدس به رشته تحریر درآورده شده است. همچنان مسیحیان براین توافق دارند که فرهنگ و عنعنات قدیم عبرانی با فرهنگ امروزی متفاوت اند. البته این ادعا در مورد زبان و طرق افهام و تفهیم نیز صدق میکند.
زنده گی مردمان که در شرق میانه و اسراییل قدیم زیست داشتند زبان ایشان نیز دارای خصوصیات بود که البته در نوشتار های فعلی آنقدر به وضاحت دیده نمی شود ولی اطمینان دارم که بسیاری از مردم از حفریات که در سده اخیر از سرزمین باستان مصر بدست آمده بصراحت نشان میدهد که رسم الخط مصری که نام انگیلسی آن ایرولوگراف است به شکل تصویری بوده  و چون قوم اسراییل نیز در مصردر برده گی بسرمیبردند شباهت های قابل ملاحظه در نوشتارهای  عبری و مصری وجود دارد.
زبان عبری شامل 22 حرف میباشد که هر حرف تصویری از یک شی است که با یکجا شدن آن یک لغت و حتی یک مفکوره را میدهد. اگر مبالغه نکرده باشم ممکن است یک لغت عبری دربرگیرنده یک مفهموم عمیق و وسیع میباشد که با مطالعه دقیق میتوانیم به اسرار و رازهای نهان کتاب مقدس پی  برد. قابل یاد آوری است که یکی از معجرات کتاب مقدس این است که با مطالعه یک آیت  میتوانیم  ازآن یک چیزی جدید را بیاموزیم هرگاه دوباره خوانده شود و دانستن آن صرف یک بصیرت روحانی میخواهد و اگر نه تمام کتاب مقدس در مورد مسیح موعود است و یهودیان چشمان روحانی شان بسته شده بود و عیسی برایشان گفت که من کلام زنده خدا هستم که شما در مورد آن میخوانید. ولی خداوند همیشه رازهای نهان را برای کسانیکه مشتاق نزدیکی و محبت او میباشد پنهان نداشته و آنرا برای ما اشکار میسازد.
باید گفت که مطالعه کلمات زبان عبری به عوض تفسیر کتاب مقدس نبوده بلکه ما را در مورد حقایقی که قبلا آشکار شده است مطمین میسازد و موضوع را عمیقا درک مینمایم تا سطحی.
پس اینکه چرا خداوند عیسی را پسر خطاب کرد با زنده گی ما چه ارتباطی دارد. خوب دانستن این موضوع قابل اهمیت میباشد چون کلمه پسر یا فرزند در لسان عبری آنرا « بن» میگویند که البته کلمه بسیار آشنا میباشد چونکه زبان عبری و عربی شباهت های زیادی لغوی را دارا میباشد. ولی چیزی که مهم است اینکه کلمه بن از چه حروف تشکیل شده و چه مفهموم را برای ما میرساند. کلمه بـــــــن از دو حرف عبری « ب» و « ن» تشکیل شده است که هریکی ازین حروف دارای شکل خاص میباشد.حرف «ب» تصویری از یک خیمه است( ב ) باید یاد آور شد که ازنگاه زبان شناسی زبان عبری همیشه بر وظیفه تصویر تاکید میدارد تا به شکل ظاهری آن. حرف ب که در عبری بیت تلفظ میشود درکتاب مقدس چندین باز ذکر گردیده است مثل بیت الحم بیت ال وغیره.

وظیفه خیمه چیست؟
خیمه در صحرا برای مردم کوچی پناهگاه موقت میدهد تا به سرمنزل خویش برسند.
خیمه انسان را از آب و هوای بارانی آفتاب شدید و دیگر حشرات در صحرا گرم و محفوظ نگه میدارد.
چون خیمه دارای میخ میباشد که باید درست در زمین فرو برود تا در اثر طوفان شدید به دور افگنده نشود و چون خیمه درزمان های  قدیم  از پوست بز ساخته میشد که در صحرا سوزان گرمی آفتاب را در خود جذب میکرد و رنگ سیاهش که خالص بود به رنگ خاکستری پوده تبدیل میگردید و خود آن از بین میرفت ولی ساکنان خیمه در امان بودند.
دروازه خیمه نیز شکلی داشت که اگرکسی خود را خم نیمکرد داخل خیمه شده نمیتوانست مرد خانه از طرف شب دهان دروازه خیمه می نشت تا اعضای فامیل را از حملات احتمالی گرک های درنده محافظت کند.
چون وظیفه خیمه این بود که انسان در داخل آن احساس مصونیت کند «ب» یا بیت به منعای داخل نیز میباشد. همه این تصاویر نشان دهنده این است که خداوند حتی در زمان های قدیم از طریق زنده گی روزمره مردم با آنها صحبت میکرد و مژده آمدن نجات دهنده را میداد.
خیمه از نظر سمبولیک به معنای خانه موقتی دنیا است که زود گذز است ولی ما را یاری نموده به سرمنزل مقصود میرساند وخودش از بین میرود.
خیمه سمبول آسایش رفا و مصونیت از بلاهای روحانی است که مسیح خود را در این راه قربان کرد و نگذاشت که ما آسیب ببینیم.
میخ خیمه نیز به معنای تقویت ایمان در میسح است. اگر میخهای ایمان ما هم در میسح فرو رود هیچ طوفانی ما را محو نخواهد ساخت.
همان طوریکه ستون وسط خیمه وقتی میتواند استوار باشد که میخ هایش بدرستی درزمین فرو رفته باشد و همینطور ایمان ما در مسیح باعث میشود که زنده گی درونی روحانی ما استوار باشد.
وقتی داخل خیمه شده میتوانیم که خود را خم ساخته و از دروازه کوچک وارد گردیم. همان طوریکه عیسی ازجلال خود پایین آمد و با ما یکجا زنده گی کرد و خود را خم نموده پاهای شاگردان را شست. و گفت که هرکی فروتن نباشد راهی بر او در ملکوت خداوند وجود ندارد.
حرف دومی « ن» تصویری از تخم نبات است (נ )که تازه جوانه زده است که میتوان آنرا چنین تحلیل و تجزیه  کرد: تخم نبات دارای توانانی میباشد که اگر در زمین خوب کشت شود حاصل میدهد.
تخم نبات در فصل خاص کشت شده و دهقان میتواند تخمین بزند که چه مدت لازم است که این تخم کشت شده به ثمر خواهد رسید.
صرف دهقان میداند که کدام تخم را در کجا کشت نموده است و او میتواند تخمین بزند که چه نباتات هرزه با تخم ها نمو نموده و دهقان تدابیر لازم را خواهد گرفت. گفتارهای زیادی در کتاب مقدس در این مورد از زبان عیسی میسح داریم. تخم نبات تا که در زمین فرو نرود و کشت نشود ثمر نمیدهد. تخم به مراقبت دهقان نیاز دارد.
تخمهای مختلف برای نباتات مختلف وجود دارد و تخم نبات یگانه راهی است که نبات را از یک نسل به نسل دیگر میرساند وزنده گی دایم دارد.
تخم نبات به زمین مناسب نیز نیاز دارد. بطور سمبولیک عیسی میسح کلام زنده خداوند است که مانند تخم که تازه جوانه زنده بود به صلیب زده شد و مرد و در قبر او را ماندند و دوباره سرزند و به ثمر رسید و زنده گی خویش را فدای ما کرد که آن عمر ابدی از یک نسل به نسل دیگر انتقال کند و با روح مقدس میوه های روحانی را جهت تقویه زندگی روحانی برای ما اعطا کرد.
زنده گی عیسی طبق پلان و فصل تعیین شده از طرف خداوند بود که زمان آن پیش بینی شده بود و او میدانست که بالایش چه میاید. عیسا میداند که ما در زنده گی خود به چه وسوسه ها دچار خواهیم شد و مانند دهقان که برای گیاهان هرزه راهی را سنجیده بود خداوند هم ما را روزی ازین جنگ روحانی خلاص ساخته و برای همیشه در حضور و یا مثل گندم در گدام او خواهیم بود و گیاهان هرزه ازبین خواهند رفت. همان طور که تخم به زمین درست ضرورت دارد که باید قلبه شود و آماده گردد ما نیز اکثرا مشکلات را در زنده گی خود تجربه میکنیم و بعدا خداوند تخم امید زنده گی در ما کشت میکند و آنرا در مدت معیینی به ثمر میرساند.
پس چنین نتیجه می گیریم  که حرف « ب » که تصویرخیمه بوده و به معنای داخل و قلب است چنین بر می آید که خداوند قلب خود را که برای ما اعطا کرد چون قلب سمبول محبت و زنده گی میباشد که در میسح تحقق پذیرفت و روح خداوند در مکان خاص نی بلکه در وجود ما ساکن است که این امکان را نیز مسیح برای ما فراهم آورد. حرف « ن» تخم نبات است که ظاهرآ چیزی بسیار کوچک است ودر شرایط خاص میتواند به یک درخت قوی هیکل و حتی یک باغ پرمیوه تبدیل گردد حرف «ن» تخم ایمان درمسیح است که درقلب انسان جوانه زده و به ثمر میرسد و میوه های آن غذای روحانی میدهد. پس اگر خداوند عیسی را پسر یا بن خطاب کرد چنین فرمود: « من ازطریق تو محبت خود را اشکار ساخته تو را از قلب خود بیرون آورده و مثل تخم نبات در زمین فرو میکنم و سپس تو را زنده ساخته به مانند درخت بلند سرفراز میسازم و میوه های تو غذای روحانی فرزندان دیگرم خواهد بود و این حقیقت ازیک نسل به نسل دیگر ادامه خواهد یافت و گیاهان هرزه را از تو دور میسازم و در جایگاه خاص من خواهی بود.»

                                                        «تو پسر عزیز من هستی و من از تو خوشنودم»

مقاله‌های اخیرا