توکل بر خدايت کن، کفايت ميکند حتماً
اگر خالص شوي با او، صدايت ميکند حتماً
اگر بيهوده رنجيدي، از اين دنياي بي رحمي
به درگاهش قناعت کن، عنايت ميکند حتماً
دلت درمانده ميميرد، اگر غافل شوي از او
به هر وقتي صدايش کن، حمايت ميکند حتماً
خطا گر ميروي گاهي، به خلوت توبه کن با او
گناهت ساده ميبخشد، رهايت ميکند حتماً
به لطفش شک نکن گاهي، اگر دنيا حقيرت کرد
اگر غمگين اگر شادي، خدايي را پرستش کن
که هر دم بهترينها را، عطايت ميکند حتماً
قیام عیسی مسیح مبارک
عکس
چرا زود خشمگین می شویم
ریشۀ خشمگین شدن زود درگناه است که در جهان وجود دارد.
کسانی که از خدا دور هستند زود خشمگین میشوند. انسان های که از خدای حقیقی دور هستند موجودی بی قرار هستند؛ هدفی مثبت در زندگی ندارند؛ ذهن و فکر شان آرامش ندارند و در پی این هستند که چطور خشونت را به بار بیاروند. آنها به مکانهای که از نظر شان مقدس است میروند یک بار نه بلکه چندین بار، نذر میدهند، خیرات میکنند ولی از بخشیده شدن گناه شان اطمینان ندارند. آنها آينده خود را تاریک ميبيند؛ و خلاصه اینکه با خود و با همه درگير اند و با همه مشكل دارند. به این سبب است که خشونت را به بارمیاورند. چون او یک انسان گناهکار است و از گناه های خود توبه نه کرده وهنوز رستگار نه شده است و به نجات دهنده بشریت ایمان نیاورده است.
خدا انسان را به مانند خود آفریده است. ولی بعضی ما چنان درنده خوی هستیم که حیوانات وحشی پیش ما سر تعظیم فرو میآورند. شخصی گفته است که: «منصفانه نیست که وحشیگری بعضی انسان ها را با یک شیر درنده مقایسه کنیم، زیرا شیر آهو را میدرد و میکشد نه به دلیل خشونت یا نفرت که دارد بلکه چون طبیعت او چنین ایجاب میکند. ولی بعضی از انسان نه به تقاضای سرشت بلکه به سبب نفرت و خشونت بیرحم میشوند. پس اگر به چهره این انسان ها بخوبی نگاه کنیم آیا سیرت و شباهت خدا را درآنها می بینیم؟ هرگز! بعضی انسان ها بیشتر به دشمن خدا شباهت یافته تا به خود خدا. از وجود شان خشم میبارد.»
ولی در برابر این خشونت و بی مروتی انسان ، خدا چه کرده است؟ خدا انسان را در این ذلت و تباهی تنها رها نکرده بلکه دست کمک و شفقت اش را بسوی او دراز نموده است.
کتاب مقدس میفرماید که خدا، عیسی مسیح را فرستاده تا بشر گمشده، خشمگین و سرگردان را از ظلمت گناه و عواقب آن نجات دهد: «همه گناه کرده اند و از جلال خدا کم آمده اند. اما با فیض خدا همه به وساطت عیسی مسیح که خونبهای آزادی آن ها است، بطور رایگان، عادل شمرده میشوند» ( رومیان فصل ٣ آیات ٢٣ و ٢۴ )
راه نجات از چنگ گناه، خودخواهی و خودپرستی در پیروی و ایمان آوردن به عیسی مسیح است. به محض اینکه به مسیح رو آورید و از راه ایمان با او متحد شوید، براساس کلام خدا تمام گناهان شما آمرزیده و برطرف می شود، روح خدا در قلب شما ساکن می گردد و شما تولد تازه و حیاتی جدید در مسیح مییابد، از سلطه و اسارت گناه و نفس گناه آلود و شیطان آزاد میشوید از موت و هلاکت و جدایی ابدی از خدا رهائی یافته و صاحب حیات جاودان میشوید، براساس انجیل شریف، در اتحاد با عیسی مسیح، میتوانید بوسیله ایمان و صبر، وعده های عالی و نیکوی خدا را که در کلام او ذکر شده، از آن خود سازید .
صلیب مسیح
صلیب عبارت از عمل خدا در مسیح است که توسط آن جهان را با خود مصالحه داد و این امکان را برای ما بوجود آورد تا از تقصیر، مجازات، قدرت، حضور و اقتدار گناه آزاد شویم و صاحب حیات جاودان شویم.
به وسیله مرگ عیسی مسیح بر روی صلیب، گناهان ایمانداران بخشیده میگردد ایشان از بندگی گناهان خود آزاد میشوند. عیسی مسیح با مرگ خود برصلیب، زندگی تازه را به ما به ارمغان میاورد.
خون مسیح در بالای صلیب قدرت پاک سازی درون و مقدس سازی وجدان ما را دارا میباشد. مسیح وجدان مقصر و بیمار ما را پاک می نماید و شفا میدهد و با بخشش گناهان ما، ما را برای خدمت خدا آماده میسازد.
انسانیت کهنۀ ما با عیسی مسیح در بالای صلیب مصلوب شد. بلی، عیسی مسیح مصلوب شد، یعنی اینکه او بدار صلیب کشیده شده و آنقدر بالای صلیب ماند تا جان بداد. پولس رسول عیسی مسیح میفرماید: این را میدانیم که آن آدمی که در پیش بودیم با مسیح بر روی صلیب او کشته شد، تا نفس گناهکار نابود گردد و دیگر بردگان گناه نباشیم
لذا وقتی که پولس میگوید: انسانیت کهنۀ ما با او مصلوب شد، منظورش اینست که طبیعت کهنۀ ما مُرده است یعنی که حاکمیت گناه در جلجتا به پایان رسید، جایی که حکومتی نوین سلطنت آغاز نمود. خدا به حکومت پیشین پایان داد و سلطنت جدید خود را آغاز کرد و آن را به واسطۀ قدرت قیام خود ادامه میدهد.
به صورت خلاصه صلیب را میتوان انجیل نجات دانست زیرا که عیسی مسیح برای گناهان ما جان داد. صلیب عامل آشتی خدا با بشرست (دوم قرنتیان ۵:۱۹). ایدۀ برقراری صلح و آشتیای که تمام کائنات را در بر میگیرد. زیرا مسیح صلح و سلامتی ما است و این دو یعنی یهود و غیر یهود را با هم یکی ساخته است. او با بدن جسمانی خود دیواری که آنها را از هم جدا میکرد و دشمنان یکدیگر می ساخت در هم شکست صلیب دیوارهای جدایی نژادی و فرهنگی را از میان بر میدارد (افسسیان ۲:۱۴-۱۶). صلیب همچنین سمبل اتحاد ما با مسیح است (دوم قرنتیان ۵:۱۴)، اتحادی که همۀ ابعاد زندگی ما را در بر میگیرد. صلیب برای مؤمنان به مسیح طریق زندگی است.